در عین حال وی واگذاری شرکتهای دولتی به بخش خصوصی را به شیوه فعلی خصوصیسازی موفق نمیداند و معتقد است که تعامل کمی بین بخش خصوصی و نهادهای متولی این امر مانند سازمان خصوصیسازی وجود دارد.
در حالی که با تعامل بیشتر میتوان فروش سهام شرکت های دولتی به بخش خصوصی واقعی را ممکن ساخت. متن مصاحبه همشهری عصر را با این کارشناس کارگزاری بانک توسعه صادرات میخوانید:
- شرایط فعلی بازار را چگونه ارزیابی می کنید؟
بازار سرمایه به لحاظ رشد شاخصها از وضعیت بسیار خوبی برخوردار است بهطوری که فقط با گذشت سه ماه از ابتدای سال تا کنون بازده کل بورس که شامل افزایش قیمت سهام وسود نقدی (DPS ) است، بیش از 10 درصد بوده است.
در عین حال تا پایان تیرماه وبرگزاری مجمع سالانه شرکت های بزرگ میزان بازدهی به دو برابر میزان فعلی خواهد رسید. حجم وارزش معاملات نسبت به ماه گذشته افزایش چشمگیری یافته که به دلیل وجود نقدینگی موجود در جامعه احتمال ورود نقدینگی به بازار و تداوم رشد شاخصها بیش از پیش افزایش یافته است.
بیش از 50 درصد از ارزش بازار مربوط به شرکتهایی است که محصولات آنها مواد اولیه اساسی مصرفی سایر صنایع در داخل و خارج از کشور است. بهدنبال افزایش قیمت نفت در سال های اخیر و به ویژه در چند ماه گذشته، قیمت فلزات اساسی، مواد پتروشیمی و...در برخی موارد تا دوبرابر افزایش یافته که تاثیر زیادی بر سود شرکتها داشته است.
افزایش سود شرکتها از یک طرف وافت شدید قیمت سهام در پنج سال گذشته نسبت قیمت به سود شرکتها (P/E) را به حدی رسانده است که خرید سهام از هر نوع سرمایهگذاری دیگرسود بیشتری خواهد داشت.
- آیا خصوصی سازی شرکتهای دولتی به شیوه فعلی موفق ارزیابی می شود؟
پاسخ به این سؤال پس از روشن شدن هدف خصوصی سازی امکانپذیر است. اگر هدف از خصوصیسازی فقط خروج شرکتها از زیر نظر یک وزارتخانه وحذف دخل وخرج آن از سرفصل بودجه دولت و انتقال بخشی از سهام این شرکتها از دولت به شرکتهای اقماری و شبه دولتی باشد این فرایند با سرعت نسبتا خوبی در حال انجام است.
اما اگر همانند سایر کشورها هدف از فروش سهام به بخش خصوصی افزایش بهره وری و مشارکت گسترده مردم در اقتصاد کشور باشد باید گفت که به دو دلیل موفقیتها نسبت به سایر کشورها کمتر است.
دلیل اول اینکه بین بخش خصوصی ونهادهای متولی این امر مهم مانند سازمان خصوصی سازی ارتباط وتعامل کمی وجود دارد. دلیل دوم این است که برخی معتقدند که در کشور ما بخش خصوصی قوی وجود ندارد، اما بهنظر من اگر منظور از قوی بودن فقط داشتن پول است اتفاقا ما درکشور بخش خصوصی بسیار قدرتمندی داریم اما خرید سهام شرکتها علاوه بر پول، مستلزم داشتن دانش و تخصص در زمینه مربوطه است که سرمایهداران کشور ما از این نظر قوی نیستند و شناخت چندانی از صنایع مختلف ندارند.
- فکر میکنید بیشترین نگرانی سهامداران در این روزها چه مسایلی است؟
در بازارهای سرمایه در تمام دنیا سرمایهگذاران و سهامداران بهطور کلی دو نوع ریسک را تحمل میکنند. ریسک سیستماتیک که مربوط به شرایط کلی حاکم بر کشور وکل بازار و تغییرات قوانین و مقررات است وریسک غیر سیستماتیک که مربوط به یک شرکت خاص است.
بازار سرمایه در سالهای گذشته از مسایل ناشی از موضوع هسته ای و سایر تغییرات یعنی همان ریسک بازار به شدت تاثیر پذیرفته و با وجود افزایش سود شرکتها قیمت سهام شرکتها در این سالها به شدت کاهش یافته است، بهطوری که در حال حاضر رابطه بین سود و قیمت منطقی نیست و حتی با فرض تعمیم شرایط سیاسی_ اقتصادی فعلی سودآوری بورس از سایر بازارها بیشتر خواهد بود.
علاوه بر مسایل پیش گفته نگرانی سهامداران به نظارت سازمان بورس بر شرکتها مربوط می شود. اگر چه نظارت سازمان بورس افزایش یافته اما سهامداران شاهد هستند که در برخی موارد مثل توقف نماد شرکتها، پرداخت سود، اطلاع رسانی و... قانون رعایت نمی شود. آنها انتظار دارند که برخورد با این شرکتها جدیتر شود.
- آینده بازار سهام را تا پایان سال 87 چگونه پیش بینی می کنید؟
بازار سرمایه یک بازار بلندمدت بوده و حداقل زمان لازم برای ارزیابی آن سه تا پنج سال است. همانطور که در پاسخ به سؤالهای پیش اشاره شد بازده بازار سرمایه در پنج سال گذشته چندان زیاد نبوده و پتانسیل رشد همچنان در این بازار باقی مانده است.
در یک سال گذشته نیز بهدلیل افزایش عرضه سهام توسط دولت قیمت سهام نتوانسته افزایش یابد، اما این به معنی تداوم روند چند سال گذشته در آینده نیست و با فرض تعمیم شرایط فعلی حاکم بر بازار می توان انتظار داشت در سال جاری بازدهی بورس از سایر بازارها بیشتر باشد.
در یک تقسیمبندی کلی میتوان بازارهای سرمایه در کشورهای مختلف را به دو گروه تقسیم کرد. گروه اول کشورهای صنعتی که مصرفکننده مواد خام وفلزات پایه هستند و گروه دوم که بیشتر تولید کننده مواد خام هستند.
کشورهای منطقه خاور میانه، آسیای مرکزی و آمریکای جنوبی در این گروه قرار دارند. پژوهشها نشان می دهد که درچرخه های تجاری (Business cycle) که قیمت مواد خام و اساسی از جمله نفت، فولاد، مس و سایر فلزات افزایش می یابد سود شرکتهای فعال در کشورهای گروه دوم افزایش خواهد یافت و بازارهای سرمایه در این کشورها نیز رونق می گیرد. ممکن است رشد بازار سرمایه به دلایلی به تاخیر افتد اما پتانسیل آن باقی می ماند فقط باید افق سرمایه گذاری را طولانیتر در نظر گرفت.
- بهنظر شما، برای توسعه بازار سهام چه اقداماتی می توان انجام داد؟
توسعه در بازارهای سرمایه شاخصهای خاص خود دارد که از جمله رایجترین آنها ارزش بازار، تعداد شرکتهای فعال در بازار، تعداد سهامداران نسبت به جمعیت کشور، گردش سهام، ارتباط کاری با سایر بازارها و...است که به لحاظ این شاخصها، بازار سرمایه در کشور ما حتی نسبت به کشورهای منطقه عقبتر است.
برای مثال نسبت گردش سهام در بورس ترکیه و برخی کشورهای همسایه هشت برابر بازار سرمایه ایران است، افزایش سهام شناور آزاد شرکتها و اجرای قانون پذیرش شرکتها مربوط به فروش حداقل سهام برای ورود به بورس یکی از راهکارهای رشد این شاخص است.
کشورکوچک امارات دو بازار سهام، یک بازار ابزار مشتقه وسه بازار برای کالا دارد. سهام شرکتهایی از سایرکشورهای عربی در بورس این کشور دادوستد می شود یعنی همان چیزی است که بازار ما برای ارتباط با سایر بازارهای دنیا به شدت به آن نیازمند است و یکی از مهمترین اقدامات فروش سهام شرکتهای ایرانی در بازارهای خارجی یا بر عکس است.
برخی از شاخص های پیش گفته از جمله ارزش بازار و تعداد شرکتهای پذیرفته شده به خاطر اجرای اصل 44 قانون اساسی در یک سال گذشته از وضعیت خوبی برخوردار بوده و روند رشد آنها نسبتا خوب است.
از طرف دیگر آمارهای سازمان خصوصی سازی بیانگر 20 میلیون نفر سهامدار از طریق دریافت سهام عدالت است که اگرچه هنوز از نظر بورس سهامدار محسوب نمیشوند اما اگر درسالهای آینده شرکتهای سرمایهگذاری استانی یا شهرستانی در بورس پذیرفته شوند بهطور رسمی تعداد سهامداران افزایش چشمگیری می یابد که برای بازار چالش بزرگی ایجاد خواهد کرد.
شاید بتوان گفت اقدامی که باید در این زمینه صورت گیرد آموزش سهامداران تازه وارد، صدور مجوز برای افراد صاحب صلاحیت برای مشاوره و نظارت بر کار آنها توسط سازمان بورس است.
- بهترین صنعت حال حاضر در بورس کدام صنعت است؟
براساس طبقه بندی بورس سهام شرکتهای 15 صنعت مختلف در بورس پذیرفته شده که پنج صنعت بزرگتر فلزات اساسی، کانیهای غیر فلزی و سیمان، خودرو سازی، پتروشیمی، واسطه های مالی و بانکها بیش از 85 در صد از ارزش کل بازار را در اختیار دارند.
شرکتهای گروه املاک و مستغلات، تجهیزات، خدمات و پیمانکاری نیز از جمله صنایعی هستند که از پتانسیل رشد خوبی برخوردارند. بهطورکلی سود اکثر شرکتها(بیش از 80 درصد شرکتها) در چند سال گذشته افزایش و قیمت سهام آنها کاهش یافته است.